بی عینک
ادامه مطلب قبلی :
تلویزیون و رادیو
در تلویزیون، برنامههایی که ریتمی تند و نیاز به موسیقیهای پرجنبوجوش دارند مانند برنامههای ورزشی، خبری یا تبلیغات بازرگانی و... از این موسیقیها در برنامههای خود استفاده میکنند.
البته بعضی از سریالها یا فیلمهای داخلی که محتوای ترسناک یا موضوعات مربوط به شیطان دارند نیز از این موسیقیها استفاده میکنند که در این صورت موزیک آنها توسط آهنگسازان داخلی ساخته میشود.
بعضی از موسیقیهایی که در برنامههای غیرداستانی تلویزیون مورد استفاده قرار میگیرند، توسط بعضی از گروههای شیطانی با گرایشات منحرفانه کار شدهاند.
استفاده برنامهسازان از این موسیقیها به دلایل زیر است:
1 - ساختار این موسیقیها با محتوای برنامهها متناسب است و در صورت استفاده نکردن از این موسیقیها، پیدا کردن موسیقی جایگزین کار مشکلی است.
2 - برنامهسازان چون تنها از ساختار مفرح و شاد این موسیقیها بهره میگیرند از محتوای این گروهها یا گرایشات سازندگان آن آگاه نیستند. به غیر از تلویزیون، این موسیقی در برنامههای رادیویی نیز به کرات مورد استفاده قرار میگیرد که برای نمونه میتوان به رادیو جوان اشاره کرد که بیش از همه از این موسیقیها استفاده کرده است.
البته به غیر از موسیقیها، تلویزیون تا به حال چندین بار از نشانهها یا مفاهیم شیطانی در برنامههای خود استفاده کرده که همه به صورت ناآگاهانه بوده است.
برای مثال پخش تیزر تبلیغاتی از موسسهای که جایزه آن دارای عدد 666 بود یا همچنین شعری که بارها در یکی از سریالهای شبکه 3 توسط هنرپیشگان خوانده میشد و این عدد در آن به کار رفته بود.
یا همچنین دکور و لوگوی یکی از برنامههای شبانه شبکه 3 که متناسب با یک نشانه شیطانی بود. این علائم در برنامههای خارجی کودک و نوجوان نیز مورد استفاده قرار گرفتهاند مانند علامت «کرانادو» یا دست شیطان در کارتون مرد عنکبوتی، البته پیش از برنامههای داخلی، فیلمهای خارجی پخش شده دارای مشکل بودهاند که از آن جمله میتوان به فیلم ارباب حلقهها و هری پاتر و برنامه سینما ماوراء با فیلمهایی مانند کنستانتین و کودک را دعا کن و... اشاره کرد.
اینترنت
اینترنت به خاطر آن که رسانهای با قابلیت فعالیتهای زیرزمینی است و ردیابی و شناسایی کاربران در آن عملا غیرممکن است به یکی از رسانههای اصلی شیطانگرایان تبدیل شده و بیشتر گروههای شیطانی برای تبلیغات و بحث و گفتگو از آن استفاده میکنند.
گروههای شیطانپرست در داخل کشور، وبلاگها و سایتهای مختلفی را راهاندازی کردهاند که از طریق آن به تبادل اطلاعات میپردازند.
عموم گروههای بلکمتال از طریق اینترنت به تبلیغ گروه خود میپردازند، یا موسیقی خود را از این طریق در اختیار علاقهمندان قرار میدهند. همچنین همه برنامهها یا میتینگها از طریق اینترنت تنظیم میشوند.
ارتباط با کلیساهای شیطانی یا شیطانپرستان خارجی یا سایر گروههای متال دیگر نیز از همین طریق صورت میپذیرد.
لباس و زیورآلات
لباسهای گروههای متال یا گروههای شیطانی دارای لوگوی گروههای موسیقی متال یا نشانههای معروف فرقههای شیطانی مانند پنتاگرام، صلیب برعکس، 666 و... میباشد.
این لباسها از خارج از کشور، مثلا از دبی یا ترکیه وارد ایران شده و توسط تعداد خاصی فروشنده لباس که کار اصلی آنها فروش این لباسها میباشد، به فروش میرسد.
فروش این لباسها با توجه به این که محدودیتهای زیادی برای دسترسی به آنها در داخل وجود دارد، برای فروشندگان سودآور میباشد. لباس گروههای شیطانی معمولا به رنگ سیاه بوده و به صورت تیشرت و شلوار تنگ و چسبان میباشد.
کفش پسران به صورت پوتین و دختران به صورت چکمههای چرمی با ساقهای بلند است. کفشهای غیرپوتین نیز به صورت یک لنگه قفل و یک لنگه کلید نیز است.
در بین آرایشها معمولا آرایش و میکاپ به شکل تیپ جنس مخالف دیده میشود، مثلا در مورد مو، پسران مانند دختران و دختران مانند پسران آرایش میکنند.
زیورآلات
زیورآلات مورد استفاده جوانان علاقهمند به صورت انگشتر تکبند یا تمام بند، انگشترهای اسکلتی، گردنبند، لبگیر، دستبند یا مچبندهای چرمی، دستبندهای تیغدار، لنزهای چشمی شیطانی، گوشواره و... است.
این انگشترها معمولا دارای جنس نقره و به شکل علائم شیطانی یا علائم و لوگوی گروههای شیطانی و یا علائم اسکلتی و وحشتناک میباشد که معمولا به شکل الهههای شیطانی هستند.
این زیورآلات عمدتا توسط فروشندگان اجناس نقره در کشور به فروش میرسند و معمولا مغازههای خاصی اقدام به فروش آنها میکنند.
لازم به ذکر است که بیشتر فروشندگان با آگاهی قبلی اقدام به فروش این لباسها یا علائم میکنند و تنها عده کمی از آن آگاهی ندارند، چرا که به مرور زمان فروشندگان در تماس با خریداران، آنها و گرایشاتشان را خواهند شناخت.
عدهای از این فروشندگان گاه حتی از مشتریان خود سفارش ساخت علائم خاص یا خرید لباس با فرمهای خاص را نیز دریافت میکنند. البته تعدادی مغازه خیاطی نیز وجود دارند که با دستگاههای کامپیوتری خود علائم و نشانهها یا کلمات و لوگوهای خاص را روی لباس مشتریان میدوزند.
آرایشگاهها
در خارج از ایران و در کشورهای غربی، کلوپهای خاصی هستند که اقدام به میکاپ و آرایشهای شیطانی میکنند. گاه این آرایشها ساعتها طول میکشد. کارشناسان در بررسی این تیپها و مدلها به آنها زیباییشناسی شیطانی میگویند که منظور آرایش به صورت هر چه زشتتر شدن میباشد.
در ایران در حال حاضر تعدادی آرایشگاههای زیرزمینی در این زمینه فعال هستند. مدل موی شیطانی در ایران فعلا به صورت موی خیلی بلند یا بدون مو (طاس) است. عدهای از جوانان علائم شیطانی را روی سر خود به صورت منفی و مثبت درمیآورند. در تیپهای شیطانی مدل مو، لباس، کفش و زیورآلات حتما باید با هم هماهنگ باشند، مثلا در مورد لباس، اگر لباس به جای تنگ بودن گشاد باشد از تیپ متال وارد تیپ رپ میشویم.
در حال حاضر عده قابل توجهی از جوانان از مدلهای شیطانی مانند موهاک، قارچی، طاووسی و... استفاده میکنند ولی چنانچه آنها از نظر لباس نیز تیپهای شیطانی نداشته باشند، نمیشود به آنها شیطانپرست اطلاق کرد، چرا که در حال حاضر عدهای از جوانان که ممکن است اصلا گرایشات شیطانی نداشته باشند از این مدل موها جهت جلب توجه و... استفاده میکنند .
محصولات صوتی و تصویری شیطانی
همانطور که قبلا هم به آن اشاره شد آنچه بیش از همه یک شیطانپرست یا متالباز را در بین همگروهان خود قدرتمند میسازد، میزان آرشیو سیدها یا دیویدیهای صوتی و تصویری اوست. معمولا متالبازها خساست بسیاری در دادن مجموعههای موسیقیایی یا مستندات شیطانی خود به یکدیگر دارند، مخصوصا اگر آن کلیپ یا برنامه، کمیاب نیز باشد. این محصولات یا از طریق ماهواره، یا از طریق کشورهای همسایه، یا از طریق دانلودهای اینترنتی به دست علاقهمندان میرسد.
تعدادی از این سیدیها به صورت آزاد در فروشگاههای سطح کشور به فروش میرسند و تعدادی از آنها که دارای جنبههای منفیتری هستند، به صورت دست به دست یا از طریق فروشندگان خانگی به فروش میرسند.
در بین این محصولات معمولا سیدیهایی از تصاویر مستند جنایات دیکتاتورهای بزرگی مانند هیتلر یا صدام حسین نیز به چشم میخورد یا در این فیلمها تصاویر چندشآور قربانیان حوادث و سانحههای مرگباری که خشونت در آنها موج میزند مانند صحنههایی از کشتار و شکنجهها یا اعدامهای جنگی، یا تجاوزهای خشن، آزار حیوانات و... به وفور یافت میشود.
هالیوود و شیطانپرستی
در تاریخ سینما فیلمهای متعددی در مورد شیطانپرستی، گروههای ضدزن، خونآشامها، مردهخوارها و... ساخته شده است. برای بعضی همیشه این معما بوده است که آیا اول چنین گروههای شیطانی وجود داشتهاند و بعد از روی آنها فیلم ساخته شده است یا اول چنین فیلمهایی ساخته شده است و بعدا چنین گروههایی به وجود آمدهاند. از فیلمهای مطرح کار شده در گذشته میتوان به دروازه نهم، بچه رزماری و دراکولای برام استوکرز یا از مدلهای قدیمیتر آن به نمایشنامههای فاوست، دکتر فاستوس و... اشاره کرد.
در حال حاضر در هالیوود فیلمهای شیطانی متعددی ساخته میشوند که موضوع عمده آنها سکس و خشونت است. در این فیلم، شکنجه، تجاوز، سنگدلی و بیرحمی موج میزند. در کنار آن فیلمهایی با موضوع مردهخواری، خونخواری و... ساخته میشوند که مخاطب اصلی آنها علاقهمندان به موسیقی متال و گروههای شیطانی هستند.
برای مثال میتوان به فیلم هشت میلیمتری فیلمهای اره اشاره کرد که موضوع اصلی آنها خشونت و تجاوز است. ادامه ساخت این فیلمها گاه به شمارههای 4 و 5 میرسند. برای مثال به طالع نحس 3 یا اره 5 میتوان اشاره کرد.
آنتوان لاوی قبلا در فیلم بچه رزماری بازی کرده بوده و در دهه اخیر نیز فیلم مستندی با عنوان شیطان سخن میگوید از او ساخته شده است.
در حال حاضر بسیاری از گروههای شیطانی درباره گروه خود فیلم سینمایی ساختهاند و بسیاری از کارگردانان با امکانات زیاد در خدمت آنها برای ساخت کلیپهای پرخرج شیطانی هستند. گاه ساخت یک کلیپ چند دقیقهای با قیمت ساخت یک فیلم سینمایی تمام میشود.
برای مثال میتوان به کلیپهای مرلین منسون اشاره کرد که در نهایت ظرافتهای برنامهسازی و کارگردانی ساخته شدهاند. در حال حاضر بسیاری از گروههای شیطانی، آهنگساز فیلمهای مطرح جهانی هستند. برای نمونه میتوان به فیلم ماتریکس یا بزرگراه گمشده اشاره کرد که آهنگسازی آن توسط مرلین منسون کار شده است.
در حال حاضر موسیقی سکانسها یا فیلمهای ترسناک و دلهرهآور عموم فیلمها توسط شیطانپرستان ساخته میشود. در داخل کشور خودمان ایران هم موسیقی سریالهایی با موضوعات شیطانی توسط آهنگسازان موسیقی متال کار میشود و در داخل سریالهایی کار شدهاند که مانند برنامهها و فیلمهای غربی در ترویج شیطانگرایی موثر بودهاند.
در اروپا نوعی تفکر از طریق این فیلمها به مردم تزریق شده است که ترویج شیطانگرایی پرخطر است. آن تفکر به این صورت است که شیطان در جهت دخالت در امور روحی و مادی دارای قدرتهای زیادی است. مثلا قادر است در جسمی حلول یا تناسخ داشته باشد یا این که میتواند اجسام را به حرکت درآورده و در زندگی عادی مردم دخالت کند. طبق احکام اسلامی شیطان فقط توانایی وسوسه کردن انسان را دارد و بس.
اما در برخی فیلمها که در چند سال گذشته پخش شدهاند به نوعی این تفکر غلط را به مخاطب القاء کردهاند که شیطان قادر به دخالت یا تغییر در امور مادی است.
در فیلمهای غربی این نگرش که تا حدودی با تفکر مسیحی نیز همخوانی دارد به تماشاگر القاء میشود و این خود زمینهساز گرایش به شیطان جهت در امان بودن از او یا کسب قدرت از او است.
از نمونه فیلمهای غربی در این زمینه میتوان به فیلم «کنستانتین» یا فیلم «جنگیر» اشاره کرد که هر دو از تلویزیون یا آنونسهای متعدد پخش شدهاند.
پراکندگی جغرافیایی گروههای شیطانی
علاقهمندان به موسیقی بلک متال یا گروههای شیطانپرست عموما در مناطق یا استانهایی از کشور بیشتر از جاهای دیگر تمرکز جمعیتی دارند، حتی این مساله درباره پاتوق ها نیز صادق است.
این گروهها در بین ارامنه و مسیحیان در قیاس با ادیان دیگر در ایران از جمعیت قابل توجهی برخوردار هستند.
در این مناطق گروههای ضدمسیحی که خود را با نام آنتی کریست معرفی میکنند، دیده میشوند. این گروهها در مناطقی که سکونت دارند بر جوانان دیگر تاثیرگذار هستند. به شکلی که در مجاورت آنها عدهای از جوانان ادیان دیگر نیز خود را آنتیکریست یا ضد مسیح معرفی کرده و با آنها همفکر میشوند.
در داخل کشور و حتی در دنیا میتوان گفت که گروههای ضدزرتشتی یا ضد یهودی وجود ندارند. البته در دنیا گروههای ضداسلامی نیز وجود دارند که نسبت به گروههای ضدمسیحی بسیار کم تعداد هستند.
هدف از بیان این مطلب این است که شیطانپرستان و کلا سایر گروههای منحرف در کشور دارای پاتوقهای خاص و ویژهای هستند که این نکته خود بیانگر انتقالی بودن گرایش به این جریانات است، به شکلی که جوانان آن را با همنشینی و مجاورت با دوستان و همسالان خود به یکدیگر انتقال میدهند و معمولا در بین این جوانان گرایش ذاتی یا استعدادی برای جذب به این گروهها وجود ندارد.
اقدامات و مراسم گروههای شیطانپرست در داخل کشور
در بین این گروهها رفتارهای عمومی مختلفی شایع هستند، بعضی از این رفتارها حالت فردی، بعضی حالت جمعی و بعضی از آنها مشخص نیستند که به صورت فردی یا جمعی انجام میشوند.
عموم رفتارها در ابتدا از جدیتی برخوردار نبوده و به خاطر جلب توجه صورت میگیرند ولی در ادامه با استمرار و تکرار، حالتی جدی به خود میگیرند و خطرناک میشوند.
بعضی از رفتارها در علاقهمندان در حالت باور و اعتقاد وجود داشته و کمتر عملی میشوند و معمولا در حالت شایعه قرار دارند و حتی ما نمیدانیم که آیا این رفتار توسط آنها به انجام رسیده یا نه و اگر انجام شده چند بار بوده و چقدر شیوع داشته است.
چیزی که مسلم است این است که این رفتارها در بیشتر این جوانان مشترک است و همه از این رفتارها صحبت به میان میآورند. معمولا شایعات مشترک هستند و عده زیادی ادعا دارند که این رفتارها را از خود بروز دادهاند یا از دیگران دیدهاند.
به طور کلی اقدامات و رفتارهای زیر در بین شیطانگرایان عمومیت دارد:
1 - بیاعتقادی به خدا، دین، آخرت، پیامبران و ...
2 - اهانت به کتب مقدس و مخصوصا کتاب انجیل که معمولا آن را یا پاره میکنند یا میسوزانند و ...
3 - اهانت به علامتها یا اشیاء یا اماکن مقدسه، مثلا برعکس کردن صلیب حضرت مسیح یا اهانت به قبلهگاه مسلمین یا نوشتن جملاتی روی کلیساها و...
4 - اغفال دختران با اقدام به آزار و و اذیت و رابطه جنسی همراه با خشونت با آنها به خاطر عقاید ضد زنی و ابرمردی.
عده زیادی از این گروهها با خشم زیاد اعلام میکنند که از زنها متنفرند و هیچ رابطهای با آنها بجز خشونت یا تجاوز نمیتوانند داشته باشند. عدهای از آنها معتقد هستند که زنان موجوداتی پست و ضعیف هستند که فقط جهت ارضای غرایز مردان آفریده شدهاند و نباید بیش از این به آنها بها داد.
در موسیقی بلک متال گروههای زیادی وجود دارند که بر ضد زنان شعر میسرایند یا آهنگ یا کلیپ میسازند. در این کلیپها به وحشیانهترین شکل ممکن به زنان توهین شده و آنان را مورد آزار و اذیت قرار میدهند.
به خاطر همین تفکرات در این موسیقی است که در غرب هرجا دختر یا زنی مفقود میشود یا مورد تجاوز یا قتل قرار میگیرد ابتدا شیطانپرستان و متالبازها را مقصر میدانند.
در غرب شایع است که شیطانپرستان جهت انجام مراسم خود باید دختران باکره یا زنان را قربانی کرده یا در راه شیطان به آنها تجاوز کرده، آنها را باردار سازند.
جالب آنجاست که بعضی از خوانندگانی که در کلیپهای خود به آزار و اذیت زنان میپردازند خود در انگشتشان حلقه ازدواج دارند یا در پشت صحنه کارهایشان میبینیم که نامزد یا همسر دارند.
عدهای از شیطانپرستان از اینکه مردم مسائلی مانند قتل و جنایتهای خشن و وحشتناک را به آنها نسبت میدهند ناراحت هستند و آنها را شایعه میدانند ولی عدهای از آنها، آن را پذیرفته و اعتراف و اقرار به انجام چنین کارهایی میکنند.
بعضی از این قتلها و جنایات فقط متوجه زنان و کودکان نیستند. بلکه در بین اقشار دیگر جامعه نیز دیده میشوند. برای مثال به نمونههایی از آنها که توسط یک مستند به نام «زنگهای دوزخ» گزارش شدهاند، توجه کنید.
تامی سالیوان در سال 1988 در نیوجرسی در حالی که فقط 16 سال داشت به طرز وحشتناکی مادر خود را با چاقوی پیشآهنگیاش میکشد. او دو دست مادرش را قطع و صورتش را از جمجمه جدا کرده، پس از این کار به طرز وحشیانهای رگ و دست خودش را میبرد، به شکلی که دستش از بدن جدا میشوند.
طبق گزارشهای پلیس او به موسیقی متال و جادوگری علاقهمند بوده است.
در 12 آوریل 1985 یک پسر 14 ساله طرفدار گروه آیرن میدن سه نفر را کشت. او علامت 666 را بر سینه خود خالکوبی کرده بود.
یا مثلا شخصی به نام ریچارد رامسیس جنایتکار بدنام کالیفرنیایی که عده زیادی را با کارد به قتل رسانده و تحت تاثیر گروهی به نامAC/DC بوده است. او علامت پنتاگرام که یک نشانه شیطانی است روی بدن قربانیان یا دیوار خانه آنها میکشیده است.
نمونه دیگر، موردی است که در فیلم مستند مایکل مور «بولینگ برای کلمباین» شاهد تصاویری از آن بودهایم. در این فیلم دو جوان دبیرستانی که 16 و 17 ساله به نظر میرسند از کمپانیهای اسلحهسازی آمریکا چند عدد اسلحه سنگین مسلسل، نارنجک و ... خریداری میکنند و روز بعد در مدرسه با این سلاحها 12 تن از همکلاسیهای خود را به قتل رسانده و عده زیادی را نیز مجروح میسازند. بعد از این جنایت، اقدام به خودکشی میکنند.
کنود خبرنگار، محقق و گزارشگر برنامه تلویزیونی در مستند زنگهای دوزخ چنین میگوید:
«چرا ما میلیاردها دلار صرف تبلیغات میکنیم، چون مردم به تبلیغات پاسخ میدهند. این موسیقی هم نوعی تبلیغاته و من بچههایی را دیدم که به این تبلیغات پاسخ دادند، من آنها را روی سکوی سردخانه دیدهام.»
در ایران ما نمیدانیم که چه تعدادی از قتلهای وحشیانه و مرموز که به صورت کشفنشده باقی ماندهاند به دست شیطانپرستان صورت گرفته یا میگیرند. البته عموما تصور میشود که آنها فقط ادعای انجام چنین کارهایی را دارند و هرگز توانایی انجام آن را ندارند.
5-کشتن و آزار حیواناتی مانند سگ، گوسفند و گربه به صورت دار زدن، سر بریدن، سوزاندن و ...
این مساله به کرات در بین جوانان شیطانگرا اتفاق افتاده و خود به آن اقرار کردهاند. این اتفاق در بسیاری از کلیپها و حتی لایوهای زنده متال رخ داده است مانند منفجر کردن یک حیوان با دینامیت یا له کردن جوجهها با کفشهای آهنین و...
6- برگزاری مراسم خودزنی و بعد از آن خوردن خون خود یا دیگری خودزنی
بین جوانان علاقهمند به موسیقی متال از رواج بالایی برخوردار است. این خودزنیها به شکلهای مختلف در بین پسران و دختران دیده میشود. خودزنی در گذشته یکی از مراسم خاص شیطانپرستی بوده است که با آن شیطانپرستان سعی کردهاند توجه شیطان را به خود جلب کنند.
خوانندگان و گروههای زیادی در موسیقی وجود دارند که اقدام به خودزنی میکنند. ستارگان موسیقی متال مانند «سیدو شیز» یا «آلیس کوپر» ستاره هویمتالراک مرتکب آن شدهاند یا حتی ایگی پاپ یکی از خوانندگان پانک که شیشه شکسته آبجو را روی صحنه روی پوست سینهاش میکشد. این خودزنیها گاه به حالت خودکشی نیز نزدیک میشود. حتی شایعاتی در مورد بعضی از گروههایی که اقدام به قطع اندام بدن خود کردهاند شنیده میشود و حتی عکسهایی در اینترنت درباره آنها وجود دارد.
خونخواری نیز در بین علاقهمندان رواج دارد ولی به نسبت کمتر از خودزنیهاست. خونخواری در بین علاقهمندان شیطانپرستی در ایران یا در بین خوانندگان درخارج اصلا شایعه نبوده و واقعیت دارد.
خونخواری یکی از مراسم خاص شیطانپرستان است که در آن خود خون یا خون را همراه با شراب مینوشند. این مراسم را شیطانپرستان به خاطر تمسخر مراسم شام آخر حضرت مسیح انجام میدهند که ایشان (مسیح) به قول مسیحیان در آن مراسم فرمودهاند: از این شراب بنوشید که همانا خون مناست. البته لازم به ذکر است که خودزنی در بین بعضی جوانان درغیر از گروههای شیطان پرست نیز رواج دارد. خودزنی در بین بیماران روانی، زندانیان یا جوانانی که میخواهند شجاعت و جسارت خود رابه بقیه نشان دهند هم دیده میشود.
گاهی اوقات خودزنی در بین علاقهمندان متال بعد از مصرف مشروبات الکلی یامصرف مواد مخدر یا مواد روانگردان اتفاق میافتد که عدهای از آنها این عمل را بعد از مصرف، مرسوم قلمداد میکنند. عدهای از جوانان علاقهمند به موسیقی متال علت خودزنی را جدای از جلب توجه، به افسردگی و مشکلات روحی نیز نسبت میدهند.
مصرف مواد مخدر
در موسیقی متال که در آن عموما به مسائل ماوراءالطبیعه پرداخته میشود هیچ چیز به اندازه مواد مخدر رواج ندارد. البته یکی از توجیهات آنها برای مصرف مواد، نیرو گرفتن از مواد برای خلق آهنگ یا سرودن اشعار ماورایی است.
مصرف مواد در بین علاقهمندان از همان ابتدای ورود موسیقی شروع میشود و عده کمی از جوانان هستند که علیرغم ورود به این موسیقی درگیر اعتیاد نشدهاند.
بسیاری از ستارگان راک، جان خود را بر سر مصرف مواد از دست دادهاند، عدهای از آنها که از بزرگترین خوانندگان یا نوازندگان موسیقی راک هستند بر اثر مصرف زیاد فوت کردهاند. افرادی همچون جیمیه ندرمیکس، جیمی شاپلینف، کیت مون، جام بانا، باب مارلی و ...
کارشناسان معتقد هستند که یکی از دلایل شیوع مصرف مواد مخدر در بین خوانندگان راک و متال این است که چون پخشکنندگان مواد مخدر در دنیا هیچ رسانهای برای تبلیغ مواد خود ندارند این مواد را به صورت رایگان و به مقدار بسیار در اختیار خوانندگان و نوازندگان متال قرار میدهند تا آنها با مصرف آن، آن را بین جوانان رواج دهند.
عموما تماشاگران برای نشان دادن محبت خود به خواننده در هنگام اجرا یا بعد از آن به او مواد مخدر هدیه میدهند تا به این صورت علاقه خود را به او نشان دهند.
در حال حاضر جوانان در ایران در کنار مصرف مواد مخدر گیاهی، از داروها و مواد مخدر شیمیایی خاصی مصرف میکنند.
برای نمونه آنها داروهای خوابآور یا آرامبخشی مانند ترامادول، دیازپام، کلرازپام، اگزوزپام، بیپری میدین یا... را به تعداد بالا گاه به اندازه یک برگ قرص مصرف میکنند و به نشئگیهای 24 ساعته یا چند روزه میروند. داروخانهها عموما باید با نسخه پزشک این داروها را در اختیار آنها قرار بدهند ولی متاسفانه این طور نبوده و آنها به صورت آزاد این داروها را به مشتریان میفروشند. مصرف این داروها آن هم با تعداد بالا در حد یک برگ یا 2 برگ آثار ویرانکنندهای بر تن یا جسم آدمی دارند.
تخریب اموال عمومی
علاقهمندان به این موسیقیها به خاطر افکار و عقاید آنارشیستی گاه اقدام به تخریب و غارت اموال عمومی از جمله باجههای تلفن، عابر بانکها و... میکنند.
کلام آخر
حاصل کلام این که تلاش سپاهیان شیطان در امر تهاجم فرهنگی، تلاش دوباره و چند باره آنها پس از شکستهای نظامی و اقتصادی است.
قدرتهای مستکبر دنیای زر و زور در طول تاریخ بشریت راههای بسیاری را برای از بین بردن قدرت معنویت و دین امتحان کردند تا بتوانند دنیای مطلوب خود را بسازند، دنیایی بدون دین و تهی از اعتقادات تا اهداف سیاسی و اقتصادی آنها بیش از پیش تامین شود. آنجا که انواع بمبهای شیمیایی و تحریمهای اقتصادی و ترورهای فردی و جمعی نمیتواند وحدت ملی و اسلامی جوانان ایرانی را درهم شکند، شاید ایجاد گروههای تخدیری بتواند آنها را پراکنده کند و جامعه اسلامی را به ورطه فنا و نابودی بکشاند. بدون شک حفاظت و حراست مسوولان از مرزهای فرهنگی باز هم مثل گذشته خواب شیرین سلطه مستکبرین را آشفته خواهد کرد.
منبع : http://www.shamimm.ir/Shamimm_new/Ketabkhaneh/Maghalat/harfehesab/sghitanparastidariran.aspx
دیروز عصر طرفداران موسوی در اصفهان شهر را به آتش کشیدند و به آتش زدن لاستیک و کتابخانه مرکزی دانشگاه و موتور سیکلتها و بانک سپه و کیوسک پلیس و شکستن شیشه های بانک کشاورزی و صادرات اتوبوسهای واحد و ماشین های شخصی افرادی که ناخواسته در آن مسیر قرار گرفته بودند و حمله به دانشکده شیمی دانشگاه اصفهان و ضرب و جرح کسانی که چهره مذهبی داشتند و بسیجیان و نیروی انتظامی پرداختند و به دانشگاه صنعتی و اصفهان حدود 4 میلیارد تومان آسیب رساندند و دیشب هم طرفداران رییس جمهور منتخب به راهپیمایی پرداختند و ضمن حمایت از بسیجیان و نیروی انتظامی به اغتشاش گران هشدار دادند که در صورت تکرار خود مردم قبل از نیروی انتظامی به مقابله با آنها خواهند پرداخت .
وقتی با مردم فریب خورده صحبت میکردم اکثرا علت عصبانیت خود را چیزی میدانستند که یک هفته است رویتر و صدای آمریکا و بی بی سی آن را در اذهان ملت زودباور نهادینه کرده اند و آن هم تقلب در انتخابات است .
در صورتی احتمال تقلب در انتخابات نزدیک به صفر بود زیرا غیر بازرسان وزارت کشور و ناظران مردمی شورای نگهبان هر کاندیدا نماینده ای در شعبه داشت که از اول صبح و قبل از پلمب صندوق و تا سحر و شمارش و پلمب مجدد صندوق در شعبه حضور داشتند و به نفع هر کاندیدایی که بخواهد عمل شود نماینده های دیگر کاندیداها و ناظران و منشیها و بازرسان که هر کدام طرفدار یک کاندیدا هستند معترض میگردند اینها در صورت فرض بی انصافی همه افراد شعبه در سراسر کشور است که واقعا هم بعید است که همه قصد تقلب داشته باشند ولی به فرض محال باز هم دستشان بسته است چون هر کاندیدا در شعبه نمایند دارد . آقای کاندیدای محترمی که سلامت انتخابات را زیر سوال میبرید معنا یحرف شما تهمت دروغگویی به همه نمایندگان خودتان است چون آنها شکایتی به شورای نگهبان مبنی بر مخدوش بودن انتخابات ارسال نکرده اند ولی شما ادعای مخدوش بودن را دارید .
خوب حداقل چند تا نماینده راستگو میفرستادید که گزارشاتان را قبول کنید .!!!
اگر اینها را قبول ندارید حداقل به آنها زحمت این را ندهید که فردای انتخابات به وزارت کشور بروند تا حین جمع زدن آرا حضور داشته باشند چون حرفشان پشیزی برای شما ارزش ندارد و شما فارغ از گزارشات آنان به اجرای سناریوی از پیش تعیین شده یا برد در انتخابات یا زیر سوال بردن صحت انتخابات پرداخته اید .
ضمنا با کاندیدای محترمی هم که مجازات قبل از جنایت کرده اند و یک هفته قبل از انتخابات ، انتخابات را نا صحیح اعلام کرده اند حرفی ندارم .
چطور وقتی آقای ناطق مغلوب و آقای خاتمی پیروز شدند نگفتید آرا مخدوش است ولی الان که همفکرانتان شکست خوردند کار را به جنجال و جرزنی میکشانید . این کارتان مرا به یاد مسابقات گل کوچک محله مان می اندازد . یادش بخیر . شاید اونها هم عشق سیاستمداری در سر داشته اند . یا حق
بازداشت منتقد داعیه داران آزادی بیان !
بیانیهی مرکز بررسیهای دکترینال در پی بازداشت آقای حسن عباسی
در پی بازداشت آقای حسن عباسی در روز 16 خرداد 1388 مرکز بررسیهای دکترینال بیانهای صادر نمود.
هوالحکیم
بیانیهی مرکز بررسیهای دکترینال در پی بازداشت آقای حسن عباسی
جناب آقای حسن عباسی رییس محترم مرکز بررسیهای دکترینال به اتهام موارد ذیل از سوی شعبه 5 بازپرسی دادسرای نظامی احضار و بازداشت شدند.
در این رابطه توجه به نکات ذیل ضرورت دارد:
1- مصاحبهی ایشان تحت عنوان «چرا میخواهند احمدینژاد نباشد؟» در روزنامهی وطن امروز به تاریخ 3 خرداد 1388.
2- سخنرانی سوم خرداد 1388 در دانشکدهی فنی دانشگاه تهران تحت عنوان «20 سال خامنهایسم و جمهوری دهم» که به تبیین مهندسی سیاسی پرداخته شد.
3- سخنرانی روز دهم خرداد در تالار سیدالشهداء تهران با موضوع «مهندسی افکار عمومی». در این سخنرانی ضمن تبیین جریان «پوزیسیون و اپوزیسیون» به نوع نگاه این دو گروه نسبت به سیاست پرداخته شد. ایشان در قسمتی از بیاناتشان که به طرح دیدگاههای علمی در حوزهی تصمیمسازی پرداخته شده مدل «مثلث ما نمیتوانیم» تحت «مدیریت جام زهر» تدقیق نمودند.
مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت بیانیهای را در تاریخ 4 خرداد با مضمون «هشدار مرکز تحقیقات استراتژیک ...» با استفاده از ادبیات دور از نزاکت، تنویرکنندگان را « قابل پیگرد قانونی و قضایی» دانستند و به داغ و درفش تهدید نمودند.
مرکز بررسیهای دکترینال نیز به عنوان مرکزی خصوصی که در سالهای گذشته به تبیین طرحریزی دکترینال همت داشته است، در بیانیهای آقای روحانی را به مناظره در زمینهی مدیریت ایشان بر پروندهی هستهای و سالها ریاست وی بر مرکز تحقیقات استراتژیک دعوت کرد.
کسانی که داعیهی «دانستن حق مردم است» را دارند و خود را مدافع آزادی بیان و آزادی اندیشه میدانند، تاب نیاوردند، و ضمن بهرهگیری از دستگاههای تحت نفوذ خود، ضمن احضار رییس محترم مرکز بررسیهای دکترینال به دادسرای نظامی، تلاش نمودند تا صدای حق را از گلوهای بیدار به خاموشی بکشانند.
آقای حسن عباسی رییس محترم مرکز بررسیهای دکترینال به همراه وکیل خود در روز شنبه 16 خرداد 88 در شعبهی مزبور (علیرغم اینکه ایشان بیش از یک دههی گذشته به عنوان شخصیتی علمی در حوزهی نظریهپردازی و تولید علم همت گماردهاند) حضور یافتند.
متأسفانه آقای ولیپور بازپرس شعبهی مذبور رسیدگی به اتهام ایشان را تا ساعت 13 به طول کشانده و در نهایت ضمن بازداشت وی، ایشان را به محل نا معلومی انتقال دادند.
مرکز بررسیهای دکترینال ضمن اعلام این مطلب، نگرانی خود را از سلامتی رییس محترم مرکز ابراز میدارد و از مقامات قضایی تقاضا دارد نسبت به روشنشدن وضعیت ایشان اقدامات مناسب را مبذول دارند و پاسخی مناسب در این راستا به افکار عمومی ارایه نمایند.
روابط عمومی مرکزبررسیهای دکترینال
اندیشکدهی یقین http://www.andishkadeh.ir/news/content/?n=21
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------
یکی از آخرین سخنرانی های ایشان قبل از بازداشت در دفاع از استراتژی های دولت نهم
رییس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز با طرح این سئوال که "چرا مدعیان خط امام(ره) بر خلاف روش ایشان عمل میکنند؟" گفت: 99 درصد جریان اپوزیسیون درصدد نقد دولت است در حالی که پاسخش به سابقه عملکرد خود کمتر از یک درصد است.
به گزارش عدالتخانه به نقل از ایرنا، حسن عباسی طی سخنانی در همایش وبلاگنویسان حامی احمدینژاد که بعد از ظهر یکشنبه در تالار سیدالشهدا واقع در میدان هفتم تیر برگزار شد، افزود: این جریان که علیه دولت فضاسازی روانی میکنند در زمینه اعلام برنامه هیچ حرفی برای گفتن ندارند البته در این خصوص برنامههای کلی ارایه میکنند.
وی اظهار داشت: این جریان میگویند که گشت ارشاد را جمع کرده و نرخ تورم را تکرقمی میکنیم و مدام به دنبال ایجاد جنگ روانی هستند.
عباسی گفت: هنگامی که صحبت از رسانه میکنیم با سه مقوله پیامگو، پیام و مخاطب مواجهیم و وظیفه رسانه انتقال پیام به مخاطب است. وی با اشاره به مهندسی افکار عمومی گفت: این فناوری همان قدرت نرم است و اینکه چگونه میشود قلبها و مغزها را تصرف کرد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: امروز در نقد قدرت مستقر محور کار رسانهای در فضای سایبر این شده است که چرا سیبزمینی توزیع و هولوکاست زیر سوال برده شده است و اینکه چرا باید اسراییل محو شود.
وی ادامه داد: پاسخ به آنان این است که محو اسراییل دیدگاه امام راحل و بنیانگذار انقلاب اسلامی است همچنین زمانی که محو اسراییل مطرح میشود باید به این موضوع توجه کرد که مگر شوروی زمانی که محو شد جنگ بهوجود آمد، پس باید گفت چطور مدعی هستید که مدافع خط امام هستید اما برخلاف روش ایشان چنین اظهاراتی بیان میکنید.
عباسی همچنین به نقدهایی که به دولت در خصوص آمریکای لاتین میشود اشاره کرد و گفت: در خصوص آمریکای لاتین باید گفت مگر اینگونه نیست که هر گاه بیگانه در منطقه ما اردو بزند ما نیز باید وارد محوطه خاک آن شده و اردو بزنیم پس اگر بیگانه به دنبال حیاتخلوت برای خود است ما نیز برای خود آن را تعریف میکنیم.
وی به همچنین به نقدهای دیگری که علیه دولت در خصوص شرکت در اجلاس خلیجفارس شد اشاره کرد و گفت: از دیدگاه برخی رابطه فقط باید با آمریکا برقرار شود.
عباسی در خصوص تخریبهایی که علیه دولت در خصوص انحلال سازمان مدیریت شده اظهار داشت: باید گفت سازمان مدیریت منحل نشده بلکه تغییر ساختار داده است. وی خطاب به تخریبکنندگان دولت در خصوص انحلال سازمان مدیریت گفت: مگر شما که در دوره خود چهار نهاد امنیتی را ادغام کرده و نیروی انتظامی را بهوجود آوردید کسی چیزی گفت که اکنون تلاشهای دولت را با سیاهنمایی زیر سوال میبرید
رئیس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز با اشاره به اظهارات برخی منتقدان دولت مبنی بر پولافشانی دولت نهم گفت: دولت گذشته برای افتتاح پروژهها، جشنهای میلیاردی برگزار میکرد. دکتر حسن عباسی گفت: براساس اخبار خبرگزاریها و سایتها، دولت گذشته برای افتتاح فرودگاه بینالمللی امام خمینی(ره) که هنوز هم کامل نیست یک میلیارد و هشتصد میلیون تومان هزینه کرد. عباسی گفت: سالن جشن افتتاح این فرودگاه یک سالن بادی بود که از ایتالیا آورده بودند؛ صندلیها و گل و شیرینی را از جای دیگر سفارش داده بودند.
این استاد دانشگاه افزود: امروز دولت برای افتتاح پروژهها حداکثر دو میلیون تومان هزینه میکند و پولهایی را که به آن صورت هزینه میشد امروز به دست مردم عوام میرسد که دستشان به جایی نمیرسد.
وی با بیان اینکه "شهرام جزایری که در دولت کنونی پرورش نیافته است"، گفت: شهرام جزایری در آن زمان از رییس مجلس به پایین، با پانصد میلیون تومان همه را خرید و رییس مجلس و کارگزاران دولتی با دریافت سیصد میلیون تومان وامدار جزایری شدند. عباسی با طرح این پرسش که "آیا فساد آقازادهها و شهرام جزایریها پدیده این دولت بود؟" اظهار داشت: در زمان محاکمه یکی از کارگزارانیها پروژه مژده برای واگذاری به هنرمندان مطرح شد.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه دولت قبلی نقطهگرا و دولت کنونی تودهگراست، گفت: دولت قبلی به سینماگران، هنرمندان و روشنفکران میرسید و این دولت به عوام و محرومان بیشتر رسیدگی میکند.
وی افزود: هر روزنامه رنگین برای فعالیتش به سه تا چهار میلیارد تومان نیاز دارد؛ آیا روزنامههایی که خط قرمز اسلام، مبانی نظام و قانون اساسی را طی میکردند جز با حساب در اختیار مسئولان اداره میشدند؟
وی گفت: پولهایی را که به محسن سازگارا در مؤسسه کیان و جامعه روز که بنیانهای اعتقادی جامعه را زیر سؤال میبردند داده میشد امروز به کف روستاها میرود در اختیار عوام قرار میگیرد.
رییس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز موضوع پول افشانی دولت را یکی از محورهای چالش برانگیز رسانهها و سایتها ذکر کرد و گفت: برخی از متنفذین جناح مقابل چهار ماه پس از اولین سفر استانی دولت در سال 84 گفتند که این سفرها تبلیغاتی است. وی با بیان اینکه برخی میگویند چرا به استانها میروید، افزود: همه جای تهران شمال تهران نیست و از تهران نمیتوان برای همه کشور برنامهریزی کرد.
عباسی اظهار داشت: شما از حساب در اختیار به خواص پول میدادید و این دولت به عوام.
وی در همین زمینه به اهدا لبتاپ به خبرنگاران از سوی رییس جمهور قبلی اشاره کرد و گفت: اگر فرض شما را بپذیریم که دولت پول داده است تا رأی جمع کند کشاورز و دهقان صغیر آن روستا که پنجاه هزار تومان دریافت کرده است فقط یک رأی دارد، اما آیا از جناح مقابل شما نمیتوانستند بگویند لبتاپ دادهاید تا خبرنگار هزاران رأی کار کند.
وی با بیان اینکه برخی نمیدانند وام یعنی چه گفت: سیاستهای شما نظام بانکی را ایجاد کرد که افراد میلیاردها تومان وام میگیرند اما پس نمیدهند.
وی سپس به موضوع سیصد میلیارد دلار درآمد نفتی اشاره کرد و گفت: کسی که عضو مجلس خبرگان است و در این زمینه دروغ میگوید چه پاسخی دارد در حالیکه کمیسیون اقتصادی مجلس درآمد نفتی را 220 میلیارد دلار اعلام کرده است.
عباسی با تقبیح توجیه اقدامات برای دستیابی به قدرت از جمله دروغ و دغل گفت: گاهی گفته میشود دولت 300 میلیارد دلار درآمد نفتی را به دست آورده و در روستاها توزیع کرده تا مردم رأی دهند.
وی به خبر دیگری از یکی از سایتها در سالهای گذشته اشاره کرد و گفت: در آن سایت آمد که 250 میلیون تومان برای دکوراسیون اتاق وزیر هزینه شد.
این استاد دانشگاه رویکرد غیراخلاقی در عرصه سیاست را مورد انتقاد قرار داد و گفت: کسانی که خود را از یاران و نزدیکان امام میدانند این موضوعات را بسط میدهند و هیچ برنامه رسمی و ایجابی اعلام نکردهاند. عباسی گفت: کسانی که موضوع گردش آزاد نخبگان و تغییر چهرهها را مطرح میکنند و با برگشت به فضای سال 76 که علیه نظام شعار رسمی میدادند این بار شعار مرگ بر دیکتاتور داده میشود، در خصوص مدیریتهای مدامالعمر پاسخ بدهند. وی مدیریت مدیریت مدامالعمر حزب کارگزاران بر متروی تهران، مدیریت مادامالعمر بر دانشگاه آزاد و مدیریت مدامالعمر بر مرکز تحقیقات استراتژیک را مثال زد و گفت: مرکز تحقیقات استراتژیک 17 سال سابقه ثبات تصمیمگیری دارد اما در این مدت 17 استراتژی از آن بیرون نیامده است.
وی با بیان اینکه آماده است در این باره مناظره کند گفت: این افراد بگویند آیا برنامه استراتژیک و استراتژی برای اداره کشور داشتهاند یا خیر.
عباسی افزود: چرا رهبر انقلاب اسلامی باید طرح تحول کشور را در دانشگاه فردوسی مشهد تبیین، دهه پیشرفت را در دانشگاه شیراز و حرکت به سمت پیشرفت را در دانشگاه کردستان مطرح کنند؟
وی گفت: یکی از موارد مدیریتهای مدامالعمر مجمع تشخیص مصلحت نظام است و این مجمع در تعیین نقشه کشور چه جایگاهی دارد.
عباسی همچنین با اشاره به اظهارات برخی نامزدها مبنی بر اینکه کشور طرح و برنامه ندارد گفت: من از کسی که 20 سال در صحنه اجرایی کشور نبوده اما در چهار جایگاه عضو ثابت بوده است، سؤال میکنم در این مدت چند سیاست کلان استراتژیک و طرح برای اصلاح فرهنگی کشور ارائه کردهاید؟
وی گفت: رهبر انقلاب اسلامی در دستورات خود به بخشهای آموزش عالی، آموزش و پرورش، قوه قضاییه، نیروهای مسلح به طور مستقیم طرح تحول را خواستار میشوند اما چرا ایشان از مجمع و مرکز تحقیقات استراتژیک طرح تحول نمیخواهند؟
وی وظیفه فرهنگستان هنر را تولید فلسفه هنر برشمرد و گفت: کسی که 20 سال رئیس این فرهنگستان بوده چند صفحه فلسفه هنر ارائه کرده است.
وی با اشاره به اینکه برخی دوران کنون را دوران قانون گریزی مینامند به خبر دیگری در تاریخ 24 آذر 83 اشاره کرد و گفت: در آن خبر به بیتفاوتی دولت در برابر بیش از 16 هزار تخلف مدیران شرکتی که توسط سازمان حسابرسی مورد ارزیابی قرار گرفته اشاره شده است که میزان آن بیش از 2 تریلیون ریال است.
این استاد دانشگاه به موضوع سازمان مدیریت و برنامهریزی اشاره کرد و گفت: سازمان مدیریت و برنامهریزی منحل نشد بلکه تغییر شکل داد. وی این سازمان را بودجه محور و ناکارآمد ارزیابی کرد و گفت: یک مدل غلط آمریکایی در این کشور بنیان نهاده شد و مبنای نظام برنامهریزی کشورمان شد. عباسی این پرسش را مطرح کرد آیا اگر امروز اقتصاد جهان و اروپا به هم ریخته است برای این است که سازمان مدیریت و برنامهریزی را منحل کردهاند.
وی با بیان اینکه برخی رویههای غربی را دنبال میکنند اظهار داشت: اگر ما این رویهها را دنبال میکردیم فاتحه برنامه هستهای خوانده میشد.
رضا سراج در تالار ملاصدرای دانشگاه سیستان و بلوچستان درزاهدان افزود: این درحالی است که فعالیتهای عمرانی در دولت هشت ساله اصلاحات تنها 37 میلیارد دلار بود.
او ادامه داد: براساس آخرین گزارش صندوق بین المللی پول، درآمد سرانه مردم ایران از دو میلیون و 500 هزار تومان در دولت اصلاحات به چهار میلیون و 500 هزار تومان از سالهای 84 تا 87 در دولت نهم رسید.
وی اضافه کرد: صادرات غیر نفتی نیز در چهار دولت گذشته پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مدت 16 سال معادل 53 میلیارد دلار بود که به 57 میلیارد دلار طی سه سال گذشته رسید.
سراج افزود: در دولت اصلاحات تعلیق و فقدان احقاق حقوق تحقق یافت و ایران نتوانست به اهداف ملی خود که دسترسی به انرژی هسته ای یکی از آنها بود، دست یابد
منبع : http://www.khedmat.ir/?page=news&newsid=399
راز محبوبیت احمدینژاد به نقل از روزنامه امریکایی واشنگتنپست : http://www.rajanews.com/detail.asp?id=29783
ثبت نام اینترنتی مراسم اعتکاف : http://etekaf.ir
چهل نکته درباره انتخابات : http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=7010
http://www.khedmat.ir/?page=Showfilm&movieid=6