سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
امروز: دوشنبه 04 اردیبهشت 22

صاحب وبلاگ برگ نگاه در آخرین یادداشت خود از شبهه ای شایع پیرامون جبر و اختیار سخن گفته و از اونجایی که یک بزنگاه فکری فوق العاده خطر ناکه و خودم هم مدتی گرفتارش بوده ام لذا تصمیم گرفتم درس هایی را که از اساتیدم فرا گرفته ام پس بدم و چون به احتمال 99 درصد مکفی نیست لذا خواهشا اگراین جواب بنده شبهه را که حل نکرد هیچ . تازه باعث ایجاد سوالات بیشتر شد حتما با اساتید متبحر کلام {شیعی} در میان بذارید و حتما جواب درست و حسابی دریافت کنید  و یا اینکه از کارشناسان خبره سایت اندیشه قم به آدرس :    http://www.andisheqom.com  سوال کنید  به هر حال بضاعت ما بیش از این نیست . ظاهر و باطن همینه دیگه.

..........................................................................

وبلاگ برگ نگاه :  

انجام دادن بعضی کارها خیلی راحت به نظر می رسه اما اگه یه کم بهش فکر کنی یه جورایی سخته و جای فکر داره.

یکی از این کارها انجام واجبات دین و پایبندی به اعتقاداتت هست

وقتی دلت واسه وقت نماز تنگ میشه وقتی سر به سجده می ذاری و از عشقش می خوای که دیگه سر بلند نکنی

وقتی بک یا الله رو می شنوی و همه وجودت به لرزه می افته، وقتی اسم رضا رو می شنوی و اختیار از دست می دی

وقتی دلت واسه بین الحرمین حسین و ابالفضل پر می کشه و هزار تا وقتی دیگه...

ولی در کنار همه اینها یه عالمه علامت سوال ذهنت رو پر می کنه که شاید از نظر دیگران سوالات بی فایده ای باشه

خیلی از آدما حتی یک بار تو زندگی شون به یه دونه از این علامت سوال ها هم نرسیدن

مثلا وقتی یه دعایی می کنی بعد همون موقع به ذهنت می رسه : واسه چی دعا کنم؟ مگه همونی نمیشه که قراره بشه ؟

مگه از قبل تعیین نشده؟ پس سرنوشت و تقدیر یعنی چی؟

علم خدا کجا می ره ؟

من وقتی دعا کنم که فلان اتفاق نیفته و بعد دعام به اجابت برسه ،

آیا واقعا به خاطر دعای من مسیر عوض شده و از یه بلا یا حادثه نجات پیدا کردم ؟

مگه نه اینکه خدا از اول می دونسته که اون اتفاق بالاخره می افته یا نه؟

و اینکه خدا می دونسته که من فلان روز و فلان ساعت می شینم به دعا کردن؟

دنباله این حرفا یه عالم حرف دیگه هم هست که جای گفتنش اینجا نیست

نزدیک به سه ساله که با هر آدمی با هر تحصیلات و طرز تفکری در مورد جبر و اختیار صحبت کردم ،

 بعضی ها گفتن استغفرالله بگو و توبه کن ،‏بعضی ها گفتن داری کافر می شی،

بعضی ها گفتن چقدر خوبه که این سوالات توی ذهنت هست،

بعضی ها گفتن نکنه اعتقاداتت رو از دست بدی، یکی بهم گفت تو شیطانی ، منم ازش تشکر کردم...

ولی هیچ کدوم از این آدما جواب سوالای من رو نداشتن ، اونایی که کمی منطقی تر بودن و اهل دل ،

 نشستن به بحث و گفت و گو و تا جایی که تونستن راهنمایی کردن ،‏

اونایی هم که ادعای دین و فهم داشتن ولی توشون خالی بود همون اول کار یه چند تا رنگ تو صورتشون عوض شد

 و حکم به ارتداد زدن

ولی من حق دارم بدونم کی هستم، از کجا اومدم، واسه چی ،

 و قرار عاقبت کار به کجا برسم یا هزار تا پرسش دیگه که برام مهم

وقتی جوابشون رو پیدا کنم ،‏

اون موقع هست که لذت عبادتم که لذت زیارتم که لذت عشقم به ذات اقدسش به بی نهایت می رسه

ولی الان تو وضعیت بدی گرفتار شدم که ادامه راه رو خیلی برام سخت می کنه

 به قول یه بنده خدایی باید خیلی مواظب باشم

چون نتیجه این پرسش ها یا من رو کامل به این ور خط می رسونه یا اون ور خط

کاش یکی پیدا می شد جواب بده پس این همه عالم نمای پر ادعا به چه دردی می خورن؟

 http://narvan.parsiblog.com

پایان نقل قول

.......................................................................

بی عینک :

 

سلام . این سوالی که برای تو پیش اومده دقیقا سوالی است که بطور جدی برای همه تازه واردان به حوزه تفکر فلسفی و کلامی مطرح است و حداقل به جرات میتوانم بگویم در مدرسه علمیه ما (حوزه علمیه امام سجاد اصفهان) همه طلبه هایی که بطور جدی با مسائل اعتقادی درگیر میشدند این سوال را همواره در ذهن خود داشته اند و بعضی از این طلبه ها پس از ساعتها کلنجار رفتن با ذهن و به بن بست رسیدن بناچار سراغ روایات اهل البیت علیهم السلام میرفتند  و برای تبیین آن هم بسراغ استاد عقاید مدرسه مان که سالها زحمت کشیده بود میرفتند و به تناسب درک خود مسئله را برای خود حل میکردند .

اینها را گفتم که بدانید این فقط مشکل شخص شما نیست و طالب وصل باید از این قبیل مانع ها عبور کند . و این سوال شما نشان میدهد که در این غوغای هوس ها و شهوت ها و جاه طلبی ها و سرگرمی ها و کوردلی های آخر الزمانی وارد مسیر تفکر شده اید و جا دارد به شما تبریک بگویم . فقط مطلبی که هست شما مختارید این شک را بوسیله فکر و پژوهش و پیگری مقدمه یقین قرار دهید یا اینکه در شک خود تا آخر عمر بمانید و خود را از لذت رسیدن به یقین محروم کنید .

این نکته را هم یواشکی بگویم که اون کسی که شما را به خاطر این پرسش تخطئه کرده است چند حالت برایش متصور است : یا این است مخش آکبند بوده لذا اگه فکرش را به کار می انداخته ممکن بوده که ریست بشه یا اینکه خودش هم در امواج سهمگین شبهات غوطه ور است و به ساحل اطمینان نرسیده یا اینکه دینش را از ننه اش گرفته و به اصطلاح امی است لذا دینش را نمیتواند به چالش بکشد یا اینکه یک متحجر با آراء غیر قابل انعطاف بوده و فقط همانی را که در ذهنش جاگرفته قبول دارد میخواهد درست باشد یا نباشد .

ای کاش به جای این به اصطلاح علما ! مسیرتان به علمای حکیم و ربانی میافتاد تا هر چه سریعتر از دست این ویروس های مسری فکری یعنی شبهات رهایی پیدا میکردید زیرا اینها ویروس را از بیمار تمییز میدهند و راه استخراج این ویروس از بیمار فکری را بخوبی بلدند .

البته طبق روایات باید از شبهات بپرهیزیم اما خوب واضح است که اگر  خدای نکرده دچارش شدیم باید بسرعت و بقوت به مداوایش همت گماریم . البته ناگفته نماند خود من ، شبهه خوراکمه چون مجبورم میکنه اعتقاداتم رو بازبینی کنم اگر شما هم ان شاء الله بی خیال علوم ارتباطات شدید و طلبه شدید حتما بدنبال شبهات بروید ، خیالی نیست چون شبهه برای طلبه حکم واکسن را دارد اما برای غیر طلبه حکم ویروس اعتقاد کش را.

خوب اگه خسته شدیه اید یک صلوات بفرستید که شرح صدر به شما بدهد و برویم سر اصل مطلب .

  اولی( بی عینک ) : علم خدا به اختیار ما تعلق میگرد .

دومی : خوب حالا این که گفتی یعنی چه ؟

اولی : یعنی در این مجموعه نظام هستی انسان میتواند با کارهای خوبی که انجام میدهد تاثیر مثبت بگذارد و یا با کار بدش تاثیر منفی بگذارد و از این جهت خدا دست انسان را باز گذاشته و به او اختیار داده هر کاری که دوست دارد انجام دهد . خدا نظام عالم را با انسان تنظیم میکند مثلا باران با دعای انسان میبارد و با گناهش قحطی باران میشود . پس انسان مجبور نیست کاری را که خدا فرمان میدهد انجام دهد لذا آپارتمانهای اوکازیون جهنم برای همین عزیزان تدارک دیده شده است .

دومی : خوب اینو که خودمم میدونستم ، زحمت کشیدی واقعا .سوال منو جواب بده ، چرا پرت و پلا میگی ؟

اولی : عجله نکن این مقدمه جواب اصلی بود .

دومی : بگو بینم خدا میدونست شما امروز میرید خونه دوستتون یا نه ؟

اولی : خوب آره .

دومی :  پس شما فکر می کنید دارید برای رفتن به خونه دوستتون تصمیم می گیرید و به قولی انتخاب می کنید اما انتخاب امروز شما برای این کار برای خداوند از قبل واضح و آشکار بوده . چرا کسی متوجه نمیشه من چی میگم؟؟؟!!!

اولی : ببین خدا فقط میدونه نه اینکه ما رو مجبور کنه که حتما بریم خونه دوستمون به بیان دیگر چون ما میریم خونه دوستمون خدا علم به این مطلب داره نه اینکه جون خدا میدونه پس ما هم مجبوریم که یریم .

برای اینکه بحث ملموسش کنم یه مثال میزنم .

ببین خود تو تا حالا نشده یه سری از وقایع آینده را چند سال زودتر در خواب ببینی ؟

دومی : چرا . و پیش خودم گفتم   اٍ من اینو تو خواب دیده بودم .

اولی : خوب پس تو قبل از وقوع اون وقایع در عالم خارج به اونها علم داشته ای . درسته ؟

دومی : آره .

اولی : خوب بعد که وقتش رسید و انجامش دادی با اختیار خودت انجامش دادی یا چون که توی خواب دیده بودیش مجبور بودی که دقیقا همینطور انجامش بدی ؟

دومی : خوب معلومه اون آگاهی قبلی منو مجبور نکرد من با این که هر ثانیه میدونستم لحظه بعدش چی میشه با این حال باز با اختیار خودم بود .

اولی : خوابت سعی میکرد با اون اتفاقه خودش تطبیق بده یا واقعه هه مجبور بود خودشو با خوابت تطبیق بده ؟

دومی : خوب معلومه خوابم گزارشی بود از واقعیت منتها فرقش با همه گزارشها این بود که گزارش قبل از وقوع بود .

اولی : احسنت . مثل علم خدا هم تقریبا همین است .

دومی : چه ربطی داره ؟

اولی : علم خدا هم مثل این خواب تو گزارش قبل از وقوع است و تعیین کننده و اجبار آور نیست .

علم اولیاء خدا هم همینطور است مثلا مرحوم آیت الله قاضی قبل از شروع نهضت امام خمینی رضوان الله علیه به ایشان خبر این کار عظیم ایشان را به ایشان داده بودند . آیا بگوییم امام مجبور بود قیام کند ؟

دومی : نه . امام میتوانست چمدان پول را از ساواک قبول کند و به مثابه یک روحانی عادی ( بخوانید بی خطر برای دنیا پرستان ) 

   تبدیل شود و یک زندگی راحت و بی دغدغه داشته باشد .

اولی : پس قبول کردی که علم قبلی خدا و اولیاء خدا به معنای جبر نیست ؟

دومی : نه .

اولی : نه ؟!؟!؟!

دومی : باید در موردش بیشتر فکر کنم .

اولی : هر جور راحتی . اما اینو بگم که فکر تا یک محدوده خاصی کمکت میکنه از اونجا به بعد با توسل به اهل بیت و انجام تکالیف شرعی حل میشود و قلب اطمینان صد در صد میابد چون به هر حال فکر مربوط به عقل است و ربطی به قلب ندارد .    

            

                                                                                                                                                یا حق


 نوشته شده توسط تحلیل بی عینک در چهارشنبه 86/11/24 و ساعت 4:53 عصر | نظرات دیگران()

کاریکاتور یک تبعیدی عصبانی (نیک آهنگ کوثر)

http://nikahang.blogspot.com


 نوشته شده توسط تحلیل بی عینک در جمعه 86/11/19 و ساعت 10:0 صبح | نظرات دیگران()

شهید مطهری رحمة الله علیه با آن بینش سیلسی نافذ و فرزد ایشان با این همه سهل انگاری سیاسی ! واقعا که عجیب است . از ایشان تقاضامندیم یک دور دیگر آثار پدرشان را بخوانند تا مفهوم مغالطهو برهان برایشان کامل جا بیافتد .

آخر مرد مومن مگر« آقا» نفرمودند که مجلس جای هر کسی نیست . حواستا ن کجاست ؟

وقتی که در قانون حداقل مدرک تحصیلی برای نامزد شدن  ذکر شده  و طبق گزارش ایرنا   http://www2.irna.ir/fa/news/view/line-9/8611172111130718.htm

 یک عده که زیر آن حد نصاب هستند و رد صلاحیت میشوند آیا باز هم میگویید باید همه افراد سرشناس در انتخابات شرکت داشته باشند تا رقابتی باشد ؟!

اینها که اصلا صلاحیتی نداشته اند که بخواهد رد بشود .

یا مثلا اگر در بین افراد سرشناسی که میگویید افرادی پیدا شدند که سابقه کیفری داشته اند  یا التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی نداشته اند میفرمایید اینها تایید صلاحیت شوند تا مبادا رقابت از بین نرود ؟ اینها که رد صلاحیت شده خدایی هستند که .

 این لفاظی ها را خواهشا واسه ما دیگه انجام ندهید ما خودمون شب هفتیم . بروید یک جایی که سرشون توی باغ نباشه .

اما جون من این  کتاب منطق و فلسفه پدرتان را حتما یه مروری بکنید .

------------------------------------------------------------------------------------------------

 

افراط در رد صلا‌حیت‌ها - علی مطهری


رد صلا‌حیت گسترده داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلا‌می موجب تعجب همه علا‌قه‌مندان به نظام جمهوری اسلا‌می شده است. این امر باعث شده که در برخی حوزه‌ها امکان رقابت به حداقل خود برسد یا منتفی شود و به طور کلی در سطح کشور رقابت انتخاباتی را کم‌فروغ کرده و طبعاً از شور و نشاط انتخابات خواهد کاست.

متأسفانه دوستان اصولگرای ما به جای آنکه از سر انصاف و بی‌غرضی درباره این مساله قضاوت کنند، گاه سخنانی بر زبان رانده یا بر قلم جاری کرده‌اند که به مغالطه نزدیک‌تر است تا برهان. گاه گفته‌اند وقتی بیش از 5 هزار نفر تایید صلا‌حیت شده‌اند آیا می‌توان گفت امکان رقابت وجود ندارد؟ پاسخ این است که آری، می‌توان گفت، زیرا امکان رقابت، تنها به تعداد کاندیداها نیست بلکه بیشتر به تعداد افراد شناخته شده و فعال در صحنه سیاسی است. گاه نیز گفته‌اند برخی کسانی که رد‌صلا‌حیت شده‌اند با توجه به اینکه قبلا‌ رد‌صلا‌حیت شده‌بوده‌اند عملا‌ً ثبت‌نام کرده‌اند تا رد صلا‌حیت شوند و مظلوم‌نمایی کنند و این خود یک شگرد انتخاباتی است. باید گفت فرضا که چنین باشد، آن شخص قانوناً حق داشته مانند دیگران ثبت‌نام کند، ما به نیت او نباید کار داشته باشیم و نباید پیشداوری کنیم. به علا‌وه کسی که قبلا‌ رد صلا‌حیت شده ممکن است این رد صلا‌حیت را قبول نداشته باشد، بنابراین ثبت‌نام او می‌تواند معقول و خالی از توطئه باشد.

از همین جا پاسخ برخی دوستان اصولگرا که گفته بودند کسانی که یک بار رد صلا‌حیت شده‌اند ثبت‌نام نکنند، روشن می‌شود. از نظر نگارنده رد صلا‌حیت افراد فقط به استناد دو عامل موجه است؛ یکی فساد حاد اخلا‌قی و دوم خیانت به نظام جمهوری اسلا‌می. هیچکس نباید به دلیل طرز تفکر خود یا انتقاد سازنده از نظام رد‌صلا‌حیت شود. ای‌بسا افرادی که بینش سیاسی و اجتماعی خاصی دارند یا منتقد هستند اما به قانون اساسی و قوانین مدنی جمهوری اسلا‌می التزام عملی دارند و نباید صلا‌حیت آنها برای نمایندگی مجلس رد شود. در غیر این صورت میدان برای افراد متملق و چاپلوس باز می‌شود و افراد حر و آزاده به حاشیه رانده می‌شوند. ‌ امید است شورای محترم نگهبان این مشکل را که می‌تواند آسیب جدی‌ای به انتخابات مجلس هشتم بزند حل کند و صالحانی را که رد صلا‌حیت شده‌اند به جرگه کاندیداها بازگرداند و البته در مورد ردشدگان قطعی نیز هیات‌های اجرایی و نظارت و شورای محترم نگهبان لا‌زم است ولو اجمالا‌ ذهن جامعه را قانع سازند.

انتهای خبر // روزنا - وب سایت اطلاع رسانی اعتماد ملی//www.roozna.com

http://www.roozna.com/Negaresh_site/FullStory/?Id=54997

پایان نقل قول


 نوشته شده توسط تحلیل بی عینک در چهارشنبه 86/11/17 و ساعت 3:48 عصر | نظرات دیگران()

حراج شوالیه‌های ناتوی فرهنگی

کتاب «شوالیه‌های ناتوی فرهنگی» نوشته‌ی پیام فضلی‌نژاد، منتشر شد. نویسنده در بخشی از این کتاب و در تعریف ناتوی فرهنگی نوشته است:

"صورت‌بندی نظریه‌ی ناتوی فرهنگی، گامی است برای گشودن روزنه‌های نفوذ نرم به جان و روح جوانان ایران. باید طبقه فکری‌ای نو در ایران سر برمی‌آورد تا در یک جنگ استراتژیک نرم، بتواند هم راهبرد ناکام «فروپاشی ایدئولوژیک جامعه ایران» را احیاء کند و هم هدف نهایی فروپاشی از درون را محقق سازد. برای احیاء آن راهبرد و تحقق این هدف، یک ایدئولوژی صورت‌بندی شد و طبقه‌ی فکری جدیدی، ظاهر گشت. با تحلیل اندیشه‌های بنیادین در استراتژی ایالات متحده و مکتب جنگ نرم، ایدئولوژی جدید را به اعتبار تولد در پیمان آتلانتیک شمالی و مسئولیت سازمان نظامی ناتو برای تعریف مبانی و گسترش آن، ایدئولوژی ناتویسم (NATOism) می‌نامیم و طبقه فکری برآمـده از آن را، ناتویست‌ها می‌خـوانیم. تعریف زیر، کوششی است ابتدایی و ناتمام، برای تعریف این ایدئولوژی آمریکایی نوین:

ایدئولوژی ناتویسم، ایدئولوژی‌ای است برخاسته از فلسفه‌ی «سکولاریزم ستیزه‌گر» که بر اساس دکترین جهانی سازی ایالات متحده آمریکا، می‌کوشد با پدید آوردن زلزله‌ای معرفت شناسی (اپستمولوژیک) و هستی شناسی (آنتولوژیک)، ماهیت اصیل مسلمانی و جغرافیای اسلام سیاسی را دگرگون کند و پس از ساخت شهروند مدرن و ملحد جهانی، با برپایی کودتایی مخملی، هدف نهایی فروپاشی از درون را در کشور هدف (ایران) تحقق بخشد. ناتویسم، هدف میان مدت خود را گسترش سکولاریسم ذهنی، تعریف کرده است.

 

گسترش ناتویسم، با ترکیبی از فعالیت‌های شبه‌فلسفی و جنگ‌های استراتژیک نرم دنبال می‌شود. از رهگذر این ترکیب، یک سکولاریسم ستیزه‌گر برای نبرد با مکاتب فکری و هویت بومی ایرانیان پدید آمد؛ که در اندیشه‌ی تسخیر همه‌ی حوزه‌های اجتماعی است. ناتویسم، برای تسخیر حوزه‌های اجتماعی، شامل دو گزاره است و به صورت اولی، بر مداخله‌ی کلان "هستی شناختی"، برای فروپاشی ایدئولوژیک جامعه‌ی ایران و به صورت ثانوی، بر مداخله‌ی نرم "روانشناختی"، با هدف سیطره‌ی ایدئولوژیک بر همه‌ی سازه‌های شخصیتی افراد، بنا شده است. در مداخله‌ی هستی شناختی، تمام سازه‌های فکری و اعتقادی فرد، چه مکتب و چه ایدئولوژی، به چالش کشیده می‌شود و او، با بحران عمیق هویتی، روبه رو می‌گردد.

در مداخله‌ی روانشناختی، پروسه‌ای جایگزین برای انسان خلق می‌گردد تا او، با جدا گشتن از هستی اصیلش، مدل شخصیتی انسان مدرن را در خود، بازآفرینی کند. مداخله‌ی هستی شناختی، تردید آفرین و ایدئولوژی زدا است و آدمی را به شکاکیتی بی‌سبب، پیرامون مبانی فکری و عقیدتی‌اش و در نهایت انقطاع از آنان می‌کشاند و مداخله‌ی روانشناختی، مجموعه‌ای از کالاهای فرهنگی را پشت ویترین می‌گذارد تا مخاطب، به مقتضای ذائقه‌اش، یکی از آنان را برگزیند. این دو مداخله، استراتژی خلق «انسان ناتویست» است که نام آن را "شهروند مدرن جهانی" گذاشته‌اند. برخی شاخص‌های ایدئولوژی ناتویسم، عبارت است از: ضرورت ظهور شهروند مدرن جهانی، ایدئولوژی‌زدایی از جامعه‌ی ایران، تکیه بر ترویج الهیات سکولار در کسوت مرجعی دینی، نهادینه کردن دموکراسی به مثابه‌ی خیر مطلق، توانمند ساختن جامعه‌ی مدنی برای دگرگون کردن نظام اسلام سیاسی، صورت‌بندی نمادها و نشانه‌های اروتیکال در ساخت فرهنگ عمومی، گسترش فمینیسم و استفاده‌ی ابزاری از زنان در فرآیند توسعه سیاسی ایران."

به گزارش کتاب‏نیوز، کتاب «شوالیه‌های ناتوی فرهنگی» که جلد سی‌ام از مجموعه کتاب‌های «نیمه پنهان» است، همزمان با ایام‌الله دهه فجر، در 368 صفحه و با قیمت 3200 تومان روانه بازار کتاب شد.

"شوالیه‌های ناتوی فرهنگی" برای نخستین بار، ریشه‌های کودتای موسوم به «انقلاب مخملی» را در ایران ارزیابی و تحلیل می‏کند و به تبیین نظری و عملی پروژ‌ه‌ی «ناتوی فرهنگی» می‌پردازد.
 
علاقمندان برای خرید کتاب می توانند با شماره‌ 33110709 ‏(دفتر پژوهش‌های موسسه کیهان) تماس حاصل فرمایند و یا با واریز مبلغ 3200 تومان به حساب جاری 8/6800 بانک ملت، شعبه لاله‌زار جنوبی، به نام ‏‏«شرکت انتشارات کیهان» و ارسال اصل فیش بانکی همراه با آدرس پستی خود به نشانی: «تهران، خیابان ‏فردوسی، کوچه شهید شاهچراغی، موسسه کیهان، شرکت انتشارات کیهان»، این کتاب را از طریق «پست» دریافت کنند.‏
 
بنا بر این گزارش مجموعه کامل کتب 30 جلدی «نیمه پنهان»، به مناسبت ایام دهه مبارک فجر با قیمت 40 هزار تومان برای نهادها و موسسات فرهنگی عرضه می‌گردد.

????/??/??


 نوشته شده توسط تحلیل بی عینک در چهارشنبه 86/11/17 و ساعت 3:46 عصر | نظرات دیگران()

یک روز استاد مسلم تاریخ معاصر کشور استاد عبدالله شهبازی در دیگ را برداشت و ......

http://shahbazi.org/blog/Archive/8602.htm

 


 نوشته شده توسط تحلیل بی عینک در پنج شنبه 86/11/11 و ساعت 10:27 صبح | نظرات دیگران()

ایرنا :

مهندس عزت الله ضرغامی رییس صدا و سیما : با فشارهای سیاسی که درعرصه بین‌المللی به وجود آمده قراردادهای ایران برای ماهواره روز به روز بیشتر با مشکل مواجه می‌شود و ساخت و پرتاب ماهواره مستقل یک ضرورت محسوب می‌شود.

او گفت: با وجود ? ???شبکه رادیویی و تلویزیونی ، نداشتن ماهواره مستقل عجیب است.

http://www2.irna.com/fa/news/view/line-5/8611092069114640.htm

پایان نقل قول

..................................................

خوش بحال یانگوم که از سه سال دیگه فیلمهاش از خود ماهواره جمهوری اسلامی ! ایران !!! پخش میشه . حالا دیگه با خیال جمع بازی کن و اصلا به فکر برگشت سرمایه نباش و مطمئن باش آقای ضرغامی هواتو داره .

 البته یانگوم فقط یه سنبله و بطور کلی میتوان این نوید را به همه ی تهیه کنندگان داخلی و خارجی( بخوانید مهاجمین فرهنگی و اعضای ناتوی فرهنگی ) که فیلمهای زن سالار  و فمینستی میسازند ، داد .( از قبیل پزشک دهکده و پرستاران و پلیس های شهر و چهار خونه و مانند آن )

.................................................

جناب آقای ضرغامی بیا و بچه های خودمونو دریاب . اینقدر تصمیمات زود بازده نگیر .

آخه چرا دانشکده صدا و سیمای قم (ویژه طلاب) رشته کارگردانی و بازیگری و تدوین و طراحی صحنه و .... نداره و فقط اکتفا شده به رشته ارتباطات  و تهیه کنندگی و فیلمنامه نویسی ؟

اگر این طلبه ها وارد همه عرصه های فیلمسازی شوند که دیگر از دست اعضای ناتوی فرهنگی که کاری بر نمی آید .  

چرا این بودجه ای را که میدهید برای خرید سریالهای 50 قسمتی خارجی توی دست و بال ایرانی متخصص متعهد فیلم نمی ریزید ؟

مگر غرب از اول حرفه ای بود ؟

نخیر با کارهای آبگوشتی شروع کرد . این که دیگر قابل انکار نیست که .

به جرات ادعا میکنم که ما در سیر تکاملی مان از نمودار رشد سعودی تری نسبت به غرب برخوردار هستیم .

با وجود اینکه ما دیر شروع کرده ایم اما در بعضی زمینه ها مثل فیلم کوتاه گوی سبقت را از غرب ربوده ایم لذا نادیده گرفتن استعداد سینماگران ایرانی را نمیتوان پای حساب سهل انگاری گذاشت و مطمئنا گناهی ست نابخشودنی ! 

من که به آقای ضرغامی هیچ امیدی ندارم و اینها را گفته که گفته باشم اما جا دارد در پایان از همه طلابی که  استعداد فیلمسازی دارند دعوت کنم که آستین ها را بالا بزنند و سربازانه در این عرصه جانفشانی کنند . چون زبان مکالمه امروز با دیروز فرق کرده و کتابها خوانده یا فهمیده نمی شوند و بیشتر با فیلم مکالمه میشود پس بر ماست که محاسن کلام اهل بیت را با زبان روز به سمع و نظر دنیا برسانیم .

با آرزوی تاییدات روز افزون حضرت ولی عصر سلام الله علیه برای همه ی زمینه سازان ظهور در هر لباس و مقامی که هستند .

                                                                                                                      یا حق   


 نوشته شده توسط تحلیل بی عینک در چهارشنبه 86/11/10 و ساعت 1:33 عصر | نظرات دیگران()

این هم در پاسخ به آقای دکتر محمد خاتمی که اخیرا فرموده بودند : با وجود رد صلاحیت ها دیگر قدرت رقابت وجود ندارد و روزنامه اعتماد هم با تیتر درشت به نشر آن پرداخته بود .

 

البته جالب این که جواب شبهه قبل از خود شبهه ایراد شده است !

 

 مقام معظم رهبری: نمی‌شود هر کسى را مسلط بر سرنوشت مردم کرد. نمی‌شود به هر کسى با هر کیفیتى در رفتار و اخلاق و عقاید و سلائق و ممشا و معلومات و معرفت و اینها، اجازه داد که براى اداره‏ یک کشورِ هفتاد میلیونى، با این عظمت، با این تاریخ، بیاید قانون بنویسد؛ او را الزام کند که باید تو اینطور بکنى، اینطور نکنى. ...چطور اجازه بدهند یک آدمى که از لحاظ عقیده، اعتقاد محکمى به مبانى نظام ندارد؛ از لحاظ ممشاى عملى، یک انسان سالم و مستقل و داراى روش و اخلاق مستقیمى نیست؛ از لحاظ سیاسى، دلبستگى او به مسائل کشورش و مردم کشورش کمتر از دلبستگى او به مصالح بیگانگان است، فرضاً بیاید در رأس دستگاه اجرایى یا در مسند قانونگذارى قرار بگیرد؟ این کار جایز است؟

 

بیانات راهبردی معظم له پیرامون انتخابات :

http://www.ansarnews.com/?usr=news/detail&nid=711

http://www.ansarnews.com/?usr=news/detail&nid=2884

 


 نوشته شده توسط تحلیل بی عینک در چهارشنبه 86/11/10 و ساعت 1:25 عصر | نظرات دیگران()
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >
درباره خودم

بی عینک
تحلیل بی عینک
وقایع را بی عینک ببینیم نه از درون عینک رسانه ها . همین

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 41
مجموع بازدیدها: 389391
جستجو در صفحه

لوگوی دوستان
خبر نامه